حسین و عباس و علقمه
اگه بخوایم محرم حسین رو فقط تو اون قرن معنی کنیم خیلی بی معرفتیه..
اگر فکر کنیم خون حسینمون ریخته شده و بشیم مصداق عملی ابی که ریخته آبرویی که رفته ..بی معرفتیه
اگر حسین میشه سرور ازادی خواهان عالم..اگه عباسش میشه اقای ازادها..
اگه زینبش رو اسوه صبر می دونیم..باید بفهمیم که حسین اسیر زنجیرهای زمان نیست
اقامون ارباب زمانهاست..
اطرافمونو نگاه کنیم ..
حسین زمان ما کجاست..صدای قافله حسین ..الان ..تو این زمونه هزار رنگ چطور شنیده میشه؟
سرگردونیه یتیماش رو..الان چطور میشه پناه بود؟
اگر اون زمان عباسش تو علقمه تنها فریاد وا اخاه سر داد..اگر اون موقع نبودیم ..حالا چی؟ علقمه امروز عباس کجاست؟
بگردیم علقمه رو پیدا کنیم..باور کنیم که این بزرگان محصوردر زمان نبودند که با از دست دادن زمان از دستشون داده باشیم.
کربلای امروزه حسین کجاست؟
می خوام بگم این چشمهای بی لیاقت اگه کمی..فقط کمی با اشک زلال بشه..میتونه محاسن زیبای اقامونو ببینه..
اگه زلال بشه قامت مثل سرو عباس مستش میکنه..دیگه وقتی میشونده علی اکبر حسینش وذبح کردند ..و یاد زیبایی و جوانیه علی اکبر بیوفته نمی تونه ضجه نزنه!!
وقتی تکریم اقا و عباس و برای زینب ببینه..و یاد تنهایی و بی پناهیه زینب تو خرابه های شام بیوفته نمی تونه ساکت بمونه.و چشمان مست عباس..اه ازچشمای عباس..
عزیز بیا با قافله حسین الان همراه بشیم..بیا که گاه رفتن است..و قافله منتظر من و توست ..بیا من و تو "کل یوم عاشورا ..کل عرض الکربلا" را تفسیر کنیم
اگر خوب بنگریم ..همین جا کربلاست ..و امروز عاشورا
گوش کن..صدایی می آید..:هل من ناصر ینصرنی؟!!