از امام صادق (ع) روایت شده است :هرکس چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدا او را زنده نماید تا در خدمت آن حضرت باشد و به هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه را از او محو می کن
ای ماه خدا! در تقویم دل ما خاطره هیچ ماهی به سرخی تو نیست! سلام خدا بر تو و بر ستارگانی که بر گردت حلقه زده اند! و سلام خدا بر خورشید فروزانی که در خود جای داده ای! ای ماه خون! بار دیگر از راه میرسی و با نسیم گرم کربلایی، قصه آلاله های سرخ را به گوش جان می رسانی. دوباره سکوت تاریخ را درهم می شکنی و بغض ناله را از تنگنای حنجره ها آزاد می کنی. بانگ چاووش کاروانت به گوش می رسد و شیدائیان را دوباره به مهمانی شور و حماسه فرا می خواند و جان عشاق را از جام گریه سرمست می کند.
و سلام بر محرم الحرام، ماه آغازین سال هجری قمری!
محرم راز دل بلاجویان و حرم مصفای اهل دل است، محرم نقطه پرگار اهل ولایت، محرم کتاب خون و شهادت، شور و شعور و کتاب عشق و شکوه شقایق شیدایی و کتاب غلبه نور بر ظلمت و جهل و نادانی است. محرم ماه حماسه و شجاعت و جوانمردی، ماه ظلم ستیزی و مبارزه با تبعیض و ذلت است. محرم ماه امر به معروف و نهی از منکر و جمیع منکرات است. و سلام برحسین! سید و سالار شهیدان، سید اولیاء و شقایق سرخ روئیده در نینوا و سلام برحسین! نور دیده بندگان خدا، گلبوته سرخ باغستان سبز توحید، عطیه بزرگ سرمدی و راهنمای راه رشد و شرف و فضیلت و هدف. سلام برحسین! که دلیری و آزادگی از قامت بلندش روئید و عشق از نامش حرمت یافت. سلام برحسین! سالار همه ناشران عقیده و جهاد و سلام برحسین سرو بلند و آزادی و معرفت که از ذلت بیزار است و عاشق آزادی است. حسین، عاشورا را آفرید و عاشورا حسینیان زمانه را، حسین خود را در بلا افکند تا ولا و ولایت به معنا بنشیند «البلاء للولا» با خون حسین تفسیر شد و مسجدالاقصی و کعبه هدی با خون حسین بقا یافت. حسین چون کتابی بی شیرازه، جسمش را به دم تیغ جباران سپرد تا شیرازه قرآن را مستحکم گرداند. حسین با خون خود عدالت، مظلومیت و عبودیت را عاشقانه تعبیرکرد. حسین همه را به تلاش و مبارزه برای دستیابی به حقیقت زندگی فراخواند. چرا که پیام کربلا و عاشورا پیام حریت، عدالت، عزت و سرافرازی است و نباید این اهداف بزرگ در مکتب حسین فراموش شود. اگر این اهداف نادیده گرفته شود فلسفه عزاداری و به تبع آن راه حسین(ع) فراموش خواهدشد. حسین برما آموخت که چگونه، عقیده را پاس بداریم. او راه جاودانگی معنوی و مردی را از راه درست و اصولی ترسیم کرد. پس بر او سلام باد.
شهید علقمه «علقمه»سرزمین اسرارآمیزی که شاهد صحنه های به یادماندنی فراوانی از دلاوریها،فداکاریها،روشنگریها،حق جوئیها،حق پرستیها،عدالت خواهیها،فرزانگیها،برازندگیها و شایستگیها بوده،دنیایی از خاطرات برجسته ی تاریخ بشری را در خود جای داده است.
«شهید علقمه» آن اقیانوس ناپیدا کرانه ای که خورشید همه ی معیارهای انسانی در کنار این نهر طالع گردید و عمیق ترین درسهای انسان ساز خود را در گوش جهانیان زمزمه کرد.
او پیشتاز شهیدانی است که سرود پیروزی خونرنگ خود را در خیمه ی تاریخ نواختند و بزرگترین سرمشق را به آزادی خواهان جهان دادند. او انسان کامل و شخصیبت بی مانند دوران بودکه بعد از سالار شهیدان ،در دانش و بینش از همه پیشروتر ، در طاعت و بندگی از همه کوشاتر و در شجاعت و دلاوری از همه پیشتازتر بود.
او پیش از همه و بیش از همه خورشید امامت را شناخت و پروانه وار بر گرد شمع وجودش گشت و در دفاع از حریمش تا پای جان ایستاد و نقد جانش را در طبق اخلاص نهاد و آنچه داشت در کوی جانان پاک بباخت. او شهید گرانمایه ایست ، چنانکه حضرت زین العابدین امام سجّاد(ع)فرمود: «برای اباالفضل(ع) در نزد خداوند متعال مقام بسیار والائی است که همه ی شهیدان در روز قیامت به حال او غبطه می خورند.
او وارث فضائل و کمالات پدر بزرگوارش امیر المؤمنین(ع) پرورش یافته ی مکتب وحی و شاگرد ممتاز خاندان عصمت و طهارت بود. او با متانت در رفتار،صداقت در گفتار و اخلاص در کردار به مقامی رسید که امام زمانش او را با مدال:«بنفسی انت یا اخی»:«جانم به فدایت ای برادر»مفتخر ساخت.
واژه هایی چون:«صفا»،«وفا»،«ایثار»،«فتوّت»،«مروّت»،و «مواسات» در طول تاریخ مصداق های فراوانی یافته اند؛ولی بی گمان در سرشت او استوارتر و بر قامت او راست تر است.
او همه ی این معیارهای اصیل اسلامی و ارزش های والای انسانی را در پهن دشت کربلا و بر کرانه ی «نهر علقمه» عینیّت بخشید و بر واژه ی «علقمه» قداستی آفرید که برای همیشه بر تارک صفحات زرّین تاریخ خواهد درخشید.
برگرفته از کتاب «در کنار علقمه» مجموعه ای از کرامات حضرت اباالفضل العباس(ع)
اخرین شهید کربلا سوید بن عمروبن ابی مطاع است که در بحبوحه جنگ مجروح و بیهوش شده بود.وقتی به هوش امد متوجه شد که امام حسین شهید شده است با همان حال دوباره شروع به جنگیدن کرد تا به عنوان اخرین شهید کربلا شهد شهادت را بنوشد .خدایش رحمت کند .
در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به مسلم بن عوسجه امده است که : «تو نخستین فرد از شهیدان هستی که جانش را بر سر ادای پیمان گذاشتند وبه خدای کعبه رستگار شدی.» حبیب بن مظاهر که همراه امام (ع) بر بالین مسلم بود گفت: «چه دشوار است بر من به خاک افتادن تو اگر چه بشارت بهشت ان را سهل می کند .اگر نمی دانستم که لحظه ای دیگر به تو ملحق خواهم شد دوست داشتم که مرا وصی خود بگیری »و مسلم جواب گفت :«با این همه وصیتی دارم »و با دو دست به حسین (ع)اشاره کرد و فرشتگان به صبر و وفای او سلام گفتند .سلام ا...علیهم.